تبلیغات در ارم بلاگ


» ارزش سرقفلی بیشتر است یا مالکیت؟

ارزش سرقفلی بیشتر است یا مالکیت؟

یکی از پرسش‌های مهم در حوزه سرمایه گذاری در املاک این است که ارزش سرقفلی بیشتر است یا مالکیت؟ این سوال به ویژه برای املاک تجاری در ایران اهمیت زیادی دارد، زیرا در بازار ایران مفاهیمی مانند سرقفلی و مالکیت هر دو مطرح هستند اما ماهیت و ارزش اقتصادی متفاوتی دارند.

برای یک سرمایه‌گذار یا کاسب ایرانی، دانستن تفاوت این دو مفهوم و مزایا و معایب هر یک می‌تواند راهگشا باشد. در این مقاله به طور جامع به این موضوع می‌پردازیم.

ابتدا مفهوم سرقفلی و مالکیت را از منظر قانونی، اقتصادی و عرفی بررسی می‌کنیم. سپس مزایا و معایب هر کدام را تحلیل کرده و بیان می‌کنیم که تحت چه شرایطی سرقفلی ارزش بیشتری دارد و چه زمانی مالکیت ارجحیت پیدا می‌کند. در پایان نیز نتیجه‌گیری روشنی ارائه خواهیم داد تا شما بتوانید برای سرمایه‌گذاری ملکی خود تصمیم بهتری بگیرید.


سرقفلی چیست؟ (مفهوم و دیدگاه قانونی-اقتصادی)

سرقفلی در عرف بازار املاک تجاری ایران به حقی گفته می‌شود که یک مستأجر با پرداخت مبلغی به مالک، حق استفاده و بهره‌برداری از ملک تجاری را به دست می‌آورد. به بیان ساده‌تر، سرقفلی پول پیش یا حق کسب و کاری است که مستأجر ابتدای اجاره به صاحب ملک می‌دهد تا کسب‌وکار خود را در آن محل راه‌اندازی کند و با اجاره‌بهای کمتری در ملک مستقر شود. در نتیجه مستأجر علاوه بر اجاره ماهانه ناچیز، از حق ادامه فعالیت در ملک حتی پس از پایان مدت اجاره برخوردار است.

از دید حقوقی، سرقفلی نوعی مالکیت منافع است نه مالکیت عین ملک. یعنی مستأجر مالک خود ملک نمی‌شود، بلکه مالک حق بهره‌برداری و منافع ملک می‌گردد. این حق قابل نقل و انتقال به غیر است و می‌تواند مستقلاً خرید و فروش شود؛ چنان‌که در حقوق ایران انتقال سرقفلی به دیگری از طریق قرارداد امکان‌پذیر است. نکته مهم اینکه سرقفلی عمدتاً در املاک تجاری معنا دارد و برای املاک مسکونی یا خودرو و اموال منقول، چنین مفهومی مطرح نیست.

از منظر اقتصادی، سرقفلی نمایانگر ارزش اعتباری و موقعیتی یک محل کسب است. در بسیاری موارد شهرت کسب‌وکار مستأجر، موقعیت جغرافیایی ملک، مدت زمان فعالیت و رونق آن کسب‌وکار و سایر عوامل، همگی در ارزش اقتصادی سرقفلی تأثیرگذارند. به عنوان مثال, مغازه‌ای که سال‌ها مشتریان خود را جذب کرده و در محلی پررفت‌وآمد واقع شده, سرقفلی بسیار بالایی پیدا می‌کند; گاه حتی این ارزش از خود ملک بیشتر می‌شود. به بیان دیگر, اعتبار و خوشنامی محل کسب و کار می‌تواند ارزشی افزوده بر ارزش فیزیکی ملک ایجاد کند که همان سرقفلی است. طبق برخی ارزیابی‌های کارشناسی, ارزش سرقفلی معمولاً درصد قابل توجهی از ارزش کل ملک تجاری را تشکیل می‌دهد; برخی منابع این نسبت را حدود ۵۰٪ تا ۷۰٪ ارزش ملک می‌دانند و در مواردی تا حدود ۸۰٪ نیز برآورد شده است. این درصد بسته به عوامل یاد شده متغیر است و نشان می‌دهد سرقفلی یک دارایی مهم و پرارزش در بازار املاک تجاری ایران است.

از دید عرفی و اجتماعی، سرقفلی در بازار ایران یک مفهوم شناخته‌شده و رایج است. بسیاری از کسبه و مشاوران املاک با این اصطلاح سر و کار دارند. عرف بازار به گونه‌ای است که مالک و مستأجر در ابتدای اجاره ملک تجاری بر سر مبلغی به عنوان سرقفلی توافق می‌کنند. پرداخت این مبلغ نوعی تضمین برای مستأجر محسوب می‌شود تا بتواند کسب‌وکار خود را با خیال آسوده در ملک ادامه دهد و نگران تخلیه زودهنگام نباشد. همچنین عرفاً هنگام نقل مکان کسب‌وکار یا فروش آن، مستأجر می‌تواند سرقفلی خود را به مستأجر بعدی واگذار کند و مبلغی را به عنوان ارزش سرقفلی دریافت نماید.

از منظر قانونی در ایران، مفهوم سرقفلی طی سال‌ها دستخوش تغییراتی شده است. در قانون روابط موجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ (معروف به قانون سال ۵۶)، حقی به نام حق کسب و پیشه و تجارت برای مستأجرین اماکن تجاری در نظر گرفته شد که شباهت زیادی به سرقفلی داشت. بر اساس آن قانون، مستأجر یک مغازه حق داشت پس از اتمام مدت اجاره نیز در ملک بماند و مالک تنها در شرایط خاصی می‌توانست حکم تخلیه بگیرد (مثلاً تخلف مستأجر یا نیاز شخصی مالک)، آن هم با پرداخت حقوق مستأجر. اما در قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۷۶ (که از سال ۱۳۷۷ اجرا شد) این حقوق تا حد زیادی تغییر کرد و حق کسب و پیشه به شکل سابق حذف گردید. به جای آن، حق سرقفلی واقعی تعریف شد؛ یعنی اگر در قرارداد اجاره مبلغی تحت عنوان سرقفلی از سوی مستأجر به مالک پرداخت شود، مستأجر در زمان تخلیه مستحق پس‌گرفتن سرقفلی به قیمت روز خواهد بود. در غیر اینصورت و در نبود شرط سرقفلی، پس از پایان مدت اجاره اصولاً حقی برای ادامه تصرف برای مستأجر متصور نیست. بنابراین امروزه سرقفلی باید صریحاً در قرارداد اجاره ذکر و مبلغ آن پرداخت شود تا جنبه قانونی و حمایت‌های مربوطه را داشته باشد.


مالکیت چیست؟ (مفهوم و دیدگاه قانونی-اقتصادی)

مالکیت در ساده‌ترین تعریف یعنی حق تصرف و استفاده انحصاری از یک مال. هنگامی که شخصی مالک یک ملک است، هم عین ملک (اصل دارایی فیزیکی) و هم منافع آن در اختیار اوست. در مثال ملک تجاری، مالک می‌تواند خودش از ملک استفاده کند یا آن را به دیگری اجاره دهد و اجاره‌بها دریافت کند. مالکیت یک حق دائمی، مطلق و انحصاری برای صاحب ملک ایجاد می‌کند که در چهارچوب قانون، می‌تواند هرگونه تصرف و انتفاع معقولی از ملک داشته باشد.

از نظر حقوقی در ایران، مالکیت دارای جایگاه مستحکمی است و قانون مدنی آن را به رسمیت شناخته و حمایت می‌کند. سند مالکیت (سند رسمی ملک) نشان‌دهنده حق مالک بر ملک است و مالک می‌تواند ملک را بفروشد، منتقل کند، اجاره دهد یا برای مثال در رهن بانک بگذارد. برخلاف سرقفلی که محدود به اماکن تجاری است، مالکیت می‌تواند نسبت به هر نوع مالی اعم از منقول و غیرمنقول برقرار شود. همچنین مالکیت هم در ملک تجاری و هم در ملک مسکونی مفهوم دارد، در حالی که سرقفلی عمدتاً برای ملک تجاری مطرح می‌شود.

از دید اقتصادی، مالکیت ملک به معنای در اختیار داشتن یک دارایی سرمایه‌ای ارزشمند است. ارزش ملک (اعم از زمین یا ساختمان) در طول زمان عموماً افزایش می‌یابد و مالک از این افزایش قیمت بهره‌مند می‌شود. مالک ملک تجاری نه تنها می‌تواند از ملک استفاده تجاری کند، بلکه در صورت عدم استفاده شخصی، می‌تواند با اجاره دادن آن درآمد مستمر کسب کند. به علاوه، ملک یک دارایی نسبتاً با ثبات و مطمئن محسوب می‌شود که در اقتصاد ایران اغلب به عنوان پوشش تورم و سرمایه‌گذاری بلندمدت مورد توجه قرار می‌گیرد. برای مثال، فردی که مالک یک مغازه است، با افزایش ارزش املاک در آن منطقه، دارایی او نیز گران‌بها‌تر می‌شود و سود سرمایه‌ای نصیبش خواهد شد. این در حالی است که اگر همان فرد صرفاً سرقفلی یک مغازه را داشته باشد، از رشد ارزش خود ملک بی‌بهره می‌ماند – هرچند ارزش سرقفلی او نیز معمولاً متناسب با بازار ملک رشد می‌کند، اما نه به اندازه مالکیت کامل.

از نگاه عرفی و اجتماعی، مالکیت ملک همواره با اعتبار و احساس امنیت بیشتری همراه است. بسیاری از افراد تمایل دارند که به جای اجاره‌نشینی یا حق سرقفلی، مالک ملک خود باشند تا خیالشان از بابت آینده راحت‌تر باشد. مالک یک ملک تجاری در جامعه به عنوان صاحب اصلی آن محل شناخته می‌شود و آزادی عمل بیشتری در تغییر کاربری، بازسازی یا فروش ملک دارد. در مقابل، کسی که فقط سرقفلی دارد، برای بسیاری از اقدامات اساسی نیازمند رضایت مالک خواهد بود. به همین دلیل از منظر اجتماعی، مالک بودن یک ملک نوعی اعتبار و پشتوانه مالی-اجتماعی محسوب می‌شود.

از بعد قانونی نیز مالکیت امن‌ترین حق است. در صورت بروز اختلاف، مالک با در دست داشتن سند رسمی، موقعیت حقوقی محکم‌تری نسبت به مستأجر سرقفلی دارد. قوانین ایران (از جمله قانون مدنی و قوانین ثبتی) صراحتاً از حقوق مالک حمایت می‌کنند. در حالی که سرقفلی یک حق قراردادی وابسته به شرایط اجاره است، مالکیت حقی عینی است که حتی با فوت مالک به ورثه منتقل می‌شود و جز در موارد استثنایی (مانند مصالح عمومی) سلب‌شدنی نیست.


مزایا و معایب سرقفلی

حال که با تعاریف آشنا شدیم، نوبت به مقایسه مزایا و معایب سرقفلی می‌رسد. از منظرهای مختلف می‌توان این موضوع را بررسی کرد:

۱. مزایای سرقفلی: از دید اقتصادی و مالی، مهم‌ترین مزیت سرقفلی سرمایه اولیه کمتر در مقایسه با خرید کامل ملک است. برای فردی که قصد سرمایه گذاری در املاک تجاری جهت کسب‌وکار دارد اما توان مالی خرید ملک را ندارد، پرداخت سرقفلی راهکاری میانبر است. او با پرداخت مبلغ سرقفلی (که معمولاً کمتر از قیمت کل ملک است) می‌تواند مغازه یا ملک تجاری موردنظر را در اختیار بگیرد و با اجاره ماهانه معقول، کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کند. به این ترتیب نیاز به سرمایه هنگفت برای خرید ملک ندارد. مزیت دیگر سرقفلی، هزینه جاری کمتر است؛ زیرا مستأجری که سرقفلی می‌دهد معمولاً اجاره‌بهای ماهانه ناچیزی می‌پردازد که هزینه‌های ثابت کسب‌وکار را کاهش می‌دهد. همچنین سرقفلی یک دارایی قابل معامله است؛ یعنی مستأجر می‌تواند پس از مدتی کسب‌وکار خود را با قیمت بالاتری واگذار کرده و سرقفلی را بفروشد و از این طریق سود کسب کند. در شرایط تورمی اقتصاد ایران، سرقفلی یک مغازه در طول زمان ممکن است گران‌تر شود و سرمایه اولیه مستأجر را حفظ یا چند برابر کند. از جنبه حقوقی، داشتن سرقفلی (در قراردادهای جدید) تضمین می‌کند که مالک برای تخلیه ملک باید یا با مستأجر توافق کند یا مبلغ سرقفلی روز را به او بپردازد؛ بنابراین امنیت نسبی برای ادامه بهره‌برداری از ملک برای مستأجر وجود دارد. از دید اجتماعی نیز بسیاری از کسبه با داشتن سرقفلی احساس می‌کنند مغازه «مال خودشان» است و با خیال راحت به بهبود و رونق کسب‌وکارشان می‌پردازند، چرا که می‌دانند به سادگی کسب و کارشان از آن محل کنده نخواهد شد.

۲. معایب سرقفلی: مهم‌ترین عیب سرقفلی این است که علیرغم پرداخت مبلغ گاهاً سنگین، شخص مالک ملک نمی‌شود. بدین معنا که ارزش ملکی که در بلندمدت ممکن است چندین برابر شود مستقیماً عاید او نخواهد شد، بلکه مالک اصلی از افزایش قیمت زمین و ملک منتفع می‌گردد. اگرچه سرقفلی نیز افزایش می‌یابد، اما معمولاً رشد ارزش ملک سریع‌تر و بیشتر است. از منظر حقوقی، حق سرقفلی هرچند مورد حمایت قانون است اما به هر حال یک حق تبعی و قراردادی است و تحت شرایطی (مثل عدم رعایت مفاد قرارداد توسط مستأجر) قابل زوال است. برای مثال اگر مستأجر مرتکب تخلف اساسی مثل تغییر شغل بدون اجازه یا عدم پرداخت اجاره شود، ممکن است طبق قرارداد و قانون حق سرقفلی خود را از دست بدهد و مالک بتواند ملک را پس بگیرد. همچنین سرقفلی محدودیت‌هایی برای مستأجر دارد؛ او نمی‌تواند هر نوع تصرفی که دلش خواست در ملک انجام دهد (مثلاً تغییر کاربری اساسی یا ساخت‌وساز) مگر با اجازه مالک. در ضمن، سرقفلی صرفاً در دوره مشخصی اعتبار دارد (مدت اجاره که البته معمولاً تمدید می‌شود) و برای تضمین ادامه طولانی‌مدت کسب‌وکار باید شرایط تمدید مهیا باشد. از دیدگاه نقدشوندگی و وام‌دهی نیز، سرقفلی به اندازه ملک برای بانک‌ها وثیقه‌ معتبری محسوب نمی‌شود؛ یعنی بانک‌ها تمایل کمتری به پذیرش حق سرقفلی به جای سند مالکیت برای پرداخت وام دارند. بنابراین دسترسی مستأجر سرقفلی به برخی منابع مالی ممکن است محدودتر باشد. در نهایت از جنبه اجتماعی، مستأجر سرقفلی همچنان احساس مالک ملک بودن را به طور کامل ندارد و ممکن است احساس وابستگی به مالک و نگرانی از آینده قرارداد داشته باشد، به خصوص در قراردادهایی که شفافیت کمتری دارند.


مزایا و معایب مالکیت

در سوی دیگر مقایسه، مالکیت ملک قرار دارد که مزایا و معایب خاص خود را دارد:

۱. مزایای مالکیت: مالکیت ملک از منظر اقتصادی یک سرمایه‌گذاری پایدار و مطمئن محسوب می‌شود. مالک با خرید ملک تجاری، دارایی با ارزشی در اختیار دارد که هم از آن می‌تواند استفاده تجاری کند و هم با گذشت زمان بر ارزش آن افزوده می‌شود. در اقتصاد ایران که تورم ساختاری وجود دارد، قیمت املاک در بلندمدت رشد قابل توجهی دارد و مالک از این افزایش ارزش بهره‌مند خواهد شد. علاوه بر آن، مالکیت به فرد امکان می‌دهد هر طور که بخواهد از ملک استفاده کند؛ می‌تواند کسب‌وکار خود را در آن راه‌اندازی کند بدون پرداخت اجاره، یا اینکه آن را به دیگری اجاره دهد و درآمد منفعل کسب کند. در نظر داشته باشید که مالکیت همواره در صورتی مفید است که شخص قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت و حفظ دارایی خود را داشته باشد.

۲. معایب مالکیت: مهم‌ترین مانع برای دستیابی به مالکیت، نیاز به سرمایه اولیه بسیار بالا است. قیمت خرید یک ملک تجاری (خصوصاً در مناطق پررونق شهری) ممکن است چندین برابر مبلغ سرقفلی همان ملک باشد. بنابراین بسیاری از کارآفرینان یا کسبه خرد توان مالی خرید ملک را ندارند و از خیر آن می‌گذرند و تمایل بیشتری به خرید سرقفلی دارند. از دیدگاه سرمایه‌گذاری، خرید ملک به معنی نقدشوندگی کمتر سرمایه هم هست؛ زیرا فروش یک ملک زمان‌بر است و سرمایه‌ای که در ملک خوابیده سریع‌تر از طریق فروش سرقفلی آزاد نمی‌شود. هرچند ملک دارایی ارزشمندی است اما تبدیل آن به وجه نقد ممکن است ماه‌ها طول بکشد. در مقابل، سرقفلی مغازه‌ها معمولاً سریع‌تر خرید و فروش می‌شود به خصوص اگر کسب و کار پر رونقی داشته باشد. از منظر هزینه‌های جاری، مالک بودن به معنای تقبل هزینه‌های نگهداری و مالیات‌های مربوط به ملک است. به عنوان مثال، هزینه تعمیرات اساسی ساختمان یا مالیات سالانه ملک بر عهده مالک است، در حالی که مستأجر سرقفلی معمولاً بسیاری از این هزینه‌ها را بر عهده مالک می‌گذارد (مگر اینکه در قرارداد بر عهده مستأجر باشد).


سرقفلی یا مالکیت: کدام یک ارزشمندتر است؟

اکنون به پرسش اصلی بازمی‌گردیم: ارزش سرقفلی بیشتر است یا مالکیت؟ واقعیت این است که پاسخ مطلقی برای این سوال وجود ندارد و بستگی زیادی به شرایط دارد. در ادامه، حالات مختلف را بررسی می‌کنیم:

زمانی که سرقفلی ارزش بیشتری دارد: در برخی شرایط، سرقفلی از دید اقتصادی و حتی قیمتی بر مالکیت پیشی می‌گیرد. یکی از این موارد، اعتبار کسب و کار و موقعیت ملک است. همانطور که اشاره شد، گاهی شهرت و رونق یک کسب‌وکار چنان ارزشمندی به یک مکان می‌دهد که ارزش سرقفلی آن از ارزش فیزیکی ملک فراتر می‌رود. برای مثال، مغازه‌ای قدیمی در بازار بزرگ تهران یا در یک راسته‌ی تجاری معروف را در نظر بگیرید که ده‌ها سال مشتریان پروپاقرص خود را دارد؛ ممکن است مالک زمین آن مغازه هرگز حاضر به فروش ملک نشود، اما سرقفلی آن مغازه توسط مستأجر نسل به نسل با مبالغ کلان معامله شود. در چنین مواقعی خریدار سرقفلی حاضر است هزینه زیادی بپردازد فقط برای اینکه جای پایش را در آن موقعیت تثبیت کند، چرا که درآمد و اعتبار کسبی آینده را در نظر می‌گیرد. همچنین در اماکنی که قانوناً حق کسب و پیشه (سرقفلی مجازی) طبق قوانین قدیم برقرار است (قراردادهای قبل از ۱۳۷۶), مستأجرین حقوق بسیار مستحکمی دارند و عملاً می‌توانند برای همیشه در ملک بمانند. در این حالت ارزش حقوق سرقفلی آنها بسیار بالا می‌رود زیرا مالک به سختی می‌تواند درخواست تخلیه دهد و مستأجر هر سال فقط درصدی محدودی ممکن است به اجاره اضافه شود. بنابراین سرقفلی آن کسب‌وکار به دلیل امنیت قانونی و قدمت ممکن است حتی از قیمت ملک در معاملات عرفی پیشی بگیرد. از منظر سرمایه‌گذاری، اگر فردی قصد راه‌اندازی کسب‌وکار پردرآمدی را دارد و ملک مناسبی پیدا کرده که فقط سرقفلی آن واگذار می‌شود، در بسیاری موارد ورود از طریق خرید سرقفلی به صرفه‌تر و سریع‌تر از خرید ملک است. او سرمایه کمت

ری صرف خرید حق بهره‌برداری می‌کند و باقی سرمایه را صرف رشد کسب‌وکار یا موجودی کالا می‌کند. بنابراین در شرایطی که سرمایه محدود است اما پتانسیل درآمدزایی مکان بالا است، سرقفلی گزینه ارزشمندتری محسوب می‌شود.

زمانی که مالکیت ارجح است: در نقطه مقابل، مواقعی وجود دارد که مالکیت ملک بوضوح ترجیح دارد. اولین حالت، املاک نوساز تجاری است که تازه ساخته یا بازسازی شده‌اند. در اینگونه ملک‌ها معمولاً اعتبار کسب و کار قبلی وجود ندارد و مالک شاید ترجیح دهد ملک را مستقیم بفروشد یا با قراردادهای کوتاه‌مدت اجاره دهد. اگر سرقفلی چنین ملکی نیز به فروش برسد، به دلیل نبود سابقه کسب‌وکار، قیمت سرقفلی آن چندان بالا نخواهد بود و عمده ارزش در خود ملک نهفته است. لذا خرید مالکیت به صرفه‌تر است. حالت دیگر، زمانی است که سرمایه‌گذار دید بلندمدت دارد و قصد پس‌انداز و افزایش سرمایه در طول زمان را دارد. مالکیت برای این دسته افراد جذاب‌تر است چون با گذشت زمان ارزش ملک رشد می‌کند و در نهایت اصل دارایی در اختیار خودشان است. همچنین اگر فردی قصد تغییر کاربری یا توسعه ملک را داشته باشد (مثلاً تبدیل یک خانه قدیمی به مجتمع تجاری)، طبیعتاً باید مالک ملک باشد تا بتواند چنین برنامه‌هایی را عملی کند. در چنین مواردی خرید سرقفلی به کار نمی‌آید. از نظر حقوقی نیز وقتی ثبات قوانین در بلندمدت نامشخص است، مالکیت اطمینان‌بخش‌تر خواهد بود. به عنوان نمونه، قوانین ممکن است در آینده تغییر کند و حقوق دارندگان سرقفلی را محدودتر کند (هرچند بعید به نظر می‌رسد حقوق مکتسبه نقض شود، اما در بلندمدت همیشه مالکیت امن‌ترین گزینه است). از دیدگاه روانی و اجتماعی هم، کسانی که می‌خواهند در ملک خود کسب‌وکار راه بیندازند و نسل بعدی هم از آن بهره‌مند شوند، مالکیت را ترجیح می‌دهند؛ چرا که می‌توانند ملک را به عنوان سرمایه خانوادگی حفظ کنند. به طور خلاصه، در شرایط وفور سرمایه و دیدگاه بلندمدت, مالکیت ملک ارزشمندتر خواهد بود.


نتیجه‌گیری

در پاسخ به این سوال که «ارزش سرقفلی بیشتر است یا مالکیت؟» باید گفت که هیچ پاسخ یکسانی برای همه افراد وجود ندارد و این موضوع کاملاً وابسته به اهداف و شرایط سرمایه‌گذار یا صاحب کسب‌وکار است. سرقفلی در بازار املاک ایران به عنوان یک دارایی نامشهود ارزشمند شناخته می‌شود که می‌تواند سکوی پرتابی برای راه‌اندازی کسب‌وکار با سرمایه کمتر باشد و در مکان‌های پررونق، ارزش اقتصادی بالایی پیدا کند. از سوی دیگر، مالکیت همواره یک پشتوانه سرمایه‌ای مطمئن با قابلیت رشد و امنیت حقوقی بالا محسوب می‌شود که برای سرمایه‌گذاری بلندمدت در املاک ایده‌آل است. اگر شما سرمایه زیادی در اختیار ندارید اما می‌خواهید در یک موقعیت عالی کسب‌وکار خود را شروع کنید، خرید سرقفلی می‌تواند گزینه مناسبی باشد. بالعکس، اگر هدف اصلی شما از سرمایه گذاری در املاک حفظ ارزش دارایی در برابر تورم و بهره‌مندی از رشد بلندمدت بازار مسکن است، مالکیت ملک انتخاب بهتری خواهد بود. در نهایت توصیه می‌شود قبل از هر تصمیمی، همه جنبه‌های اقتصادی، حقوقی و عملیاتی را بررسی کنید و حتی‌الامکان با مشاوران املاک و کارشناسان حقوقی مشورت نمایید تا متناسب با شرایط خود بهترین گزینه را برگزینید. با آگاهی کامل از تفاوت‌ها و ارزش‌های سرقفلی و مالکیت، می‌توانید سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌تری در بازار ملک ایران داشته باشید.

فرم ارسال نظر





  ارم بلاگ   |   برترین وکیل  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


فروش محصولات نفیس صنایع دستی با تنوع بالا فروش محصولات نفیس صنایع دستی با تنوع بالا مشاهده